صفات شگفت انگیز مکمل زن و مرد

زنان و مردان یک سری نیازهای روحی و جسمی حیاتی دارند که باید خیلی با ظرافت با آنها برخورد کرد. و متاسفانه معلمین ما در این زمینه هرگز به نیازهای مردان توجه نکرده اند و هر وقت از رابطه جنسی سخن به میان می آید تنها موجودی بنام زن مطرح می شود و مخاطب تنها مردان اند که با او چگونه باشند تا آزرده نشود، در حالی که مردان، هم سهم زنان نیاز به توجه دارند و در برخی موارد حتی ظریف تر از زنان چینی احساس نیازشان ممکن است بشکند.

اکنون رویای یک مردی را در نظر می گیریم که زن محبوبش را با سرانگشت خیالش ترسیم می کند :

با ابهت و غرور نشسته و تن نیرومندش را برای پذیرفتنش آغوش کرده... نیاز به یک موجود از جنس خودش دارد که از خودش کوتاه تر و کم وزن تر و جوان تر باشد. بطور کلی مرد شیفته جمال زن می شود و زن رویایی اش را هم بدین شکل تصور می کند. این نکته بارها به اثبات رسیده که مرد در مقابل زن زیبا اراده از کف می دهد و از انجام هر عملی باز می ماند. بزرگترین و نیرومندترین سلاحی که زن در مقابل مرد دارد زیبایی و میناکاری اندامش است که بدین شکل خدا او را خلق کرده است. غیر ممکن است شما قویترین و خشن ترین مردان را در مقابل زن زیبا قرار دهید و گامش لرزان و تپش قلبش تند نشود. حال ممکن است انتقاد کنید که مردانی در تاریخ بوده اند که با وجود تمام این شرایط خود را حفظ کرده اند. در واقع افرادی مثل یوسف که در مقابل زیباترین زن مصر که در خلوتگاه و آن جو هوس انگیز خود را حفظ کرده است به این دلیل نیست که تحت تاثیر نبوده است. بلکه این تنها نیروی ایمان است که به یوسف قدرت تحمل داده وگرنه یوسف خیلی بیشتر از من و شما تحت تاثیر بوده است. مردان عموما و از ته دل دوست دارند زنی داشته باشند که آنها را آقا و مدیر خود بدانند و دائم تمجید و تشویق بشوند و بر اساس تجربه می بینیم که مردان موفق عموما زنان بدین وصف داشته اند. اما اگر این نیاز مردان سرکوب می شود به این دلیل است که نیاز متقابل زنان تامین نمی شود که در جای خود بدان می پردازیم. اما مردان نیز مانند زنان یک سری ظرافات روحی در نیازهایشان هست که در صورت سرکوب از جانب زن دچار صدمه های جدی و جبران ناپذیر می گردند.

مرد اندیشمند و بلند نظر  عموما دوست دارد که:

1)   زنش دلبری و لوندگی اش بسیار قوی باشد و ابزار ناز و کرشمه اش همیشه فراهم باشد؛

این چنین مردان باهوش هستند و با اینکه ناز زن کشیدن قدری مستوجب زحمت برایش می شود (کاملا واضح است که اگر انسان چیزی را بخواهد و براحتی بدستش نیاورد اذیت می شود، اما افراد باهوش می دانند که ناز و کرشمه و کناره گیری زنان و سخت رام شدنشان باعث لذت بخش شدن و نیرومند شدن روابطشان می شود)به شدت می خواهند. حتی برخی مردان بلند نظر ، کشیدن ناز زن را یکی از نیازهای روحی خود تلقی می کنند و در واقع هم این طور است. و مردانی که به فکر لذات آنی هستند و حوصله دردسر ندارند از زنانی خوششان می آید که پیشقدم باشند و بی چون و چرا به نیازشان پاسخ گویند، حتی برخی از این افراد انقدر سست اندیش هستند که از ناز و عشوه زن بدشان می آید، این افراد در پای عشق خود دوام نمیاورند و دوست دارند که پای عشق تازه ای بنشینند زیرا که ذخیره انرژی برای تداوم دلبری زن خود ندارند. این حس ارزشمندی که در وجود زن نهفته بسیار بسیار کارساز است بطوریکه اگر یک قاتل چاغوبدست به سوی هدف برود و یک زن با عشوه خود راهش را سد کند دست و پایش می لرزد و خشمش فرو می نشیند. متاسفانه عده زیادی از زنان یا این موهبت ارزشمند را مدفون می کنند یا اصلا نمی شناسنش، یا آنقدر این حس را به صورت افراطی به کار می برند که عوض دلبری اسباب تنفر را بوجود می آورند.

ارزش و تاثیر عشوه زن آن موقع کارساز است که آنرا  تنها برای همسرش مصرف کند زیرا که مرد عاشق زنی ست که خصوصیات زیبای زنانه اش را تنها در مقابل او  نمایان کند. و زنانی که دائما در حال ناز و کرشمه زندگی می کنند تنفر و بی توجهی بوجود می آورند.